آیات هدایت و اضلالآیات دال بر هدایت و اضلال تشریعی و تکوینی را آیات هدایت و اضلال گویند. ۱ - تعریفآیات دربردارنده مباحث هدایت (تکوینی و تشریعی) و مباحث ضلالت و اضلال را "آیات هدایت و اضلال" نامیدهاند. ۲ - واژه هدایت و ضلالت در قرآنواژه "هدایت" با مشتقات آن ۳۰۵ بار و واژه "ضلالت" و مشتقات آن ۲۱۳ بار در قرآن به کار رفته است. ۳ - انواع هدایتواژه "هدایت" در قرآن در موارد فراوانی به کار رفته است؛ ولی ریشه و اساس همه آنها به دو معنا برمی گردد: ۱. هدایت تکوینی؛ ۲. هدایت تشریعی. ۳.۱ - هدایت تکوینیمنظور از هدایت تکوینی و عمومی آن است که خداوند با عقل و فهم و فکر و وجدان و غرایز که در وجود موجودات نهاده است آنان را زیر پوشش نظام آفرینش و طبق قانون خاص و حساب شدهای به راههای زندگی و تدبیر و اداره امور خویش هدایت و رهبری میکند؛ مانند: (قال ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی)؛ "گفت پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که درخور اوست داده سپس آن را هدایت فرموده است". ۳.۲ - هدایت تشریعیهدایت تشریعی آن است که خداوند با پیامبران و کتابهای آسمانی، بشر را تعلیم و تربیت و مسیر تکامل آنان را فراهم کرده است؛ مانند: (واما ثمود فهدیناهم فاستحبوا العمی علی الهدی)؛ "و اما ثمودیان پس آنان را راهبری کردیم و (لی) کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند". ۴ - ضلالت و اضلال در اصطلاح"ضلالت" و "اضلال" در اصطلاح عبارت است از گرفتن نعمت توفیق و رها کردن انسان به حال خود، که نتیجه اش گمراه شدن و سرگردان ماندن در طریق هدایت است. ۵ - هدایت و اضلال در قرآن"هدایت" و "اضلال" در قرآن، اجبار به انتخاب راه درست یا راه نادرست نیست؛ بلکه به گواهی آیات متعددی از خود قرآن کریم "هدایت" یعنی فراهم آوردن وسایل سعادت و "اضلال" به معنای از بین بردن زمینههای مساعد است؛ بدون این که جنبه اجباری به خود بگیرد. در آیات بسیاری از قرآن کریم، خداوند هدایت را به خود نسبت داده است و دیگر موجودات تنها با اذن و عنایت او میتوانند هدایتگری کنند. ازاینرو اسناد هدایت به خداوند، از اسناد حقیقی است. امام خمینی هدایت حقتعالی را بالذات و اصیل و استناد هدایت به دیگران را استناد به شئون هدایت آنهادی بالذات میداند و قائل است موجودات در مراتب ظلمانی و تعیناتی که بهواسطه نزول در این عالم طبیعت پیدا میکنند، به مدد اسم مبارک «هادی» از ظلمات حجاب تعینات خود خارج میشوند و به طریق و مقصد خود میرسند. به اعتقاد امام خمینی انتساب هدایت به دیگران، درحقیقت به نظر کثرت و اسباب و مسببات است که نظام عالم بر اساس آن اداره میشود و به نظر وحدت و مشرب عرفانی، همه هدایتها به حقتعالی استناد مییابد. درحقیقت تمام موجودات تحت ظل دو اسم رحمان و رحیم هستند و همه هدایتهادیان طریق توحید، از جلوههای اسم رحمت رحیمیهاند، مگر کسانی که از فطرت استقامت، بهسوی اختیار خود خارج شدهاند و خود را از هدایت رحیمیه محروم ساختهاند. به باور ایشان اگر کسی به هدایت نرسد، یا به سبب عدم استعداد خود و شقاوت خود است یا به سبب عدم اطاعت امر تکلیفی است. امام خمینی با اذعان به این مطلب که هدایت امری وجودی و همان رسیدن هر موجود به کمال معنوی خود است، بر این باور است که سعادت و کمال در انسانها ذاتی نیست؛ زیرا جزء ذات یا لازم ماهیت انسان نیست که اهل سعادت یا شقاوت باشند؛ بلکه کمالات انسان به سبب اختیار، اکتسابی-اند. به اعتقاد امام خمینی هدایت نورانیتی درونی و بینایی باطنی است که انسان را از ظلمت گمراهی بیرون میبرد. ضلالت مقابل هدایت است که از آن گاهی به امر عدمی به معنای نیافتن راه درست و گاهی به امر وجودی به معنای رفتن به غیر راه درست تعبیر میشود؛ اما در امور اعتقادی ضلالت همان عدم مطابقت با واقع و امر خیالی و وهمی میباشد که حقیقتی در خارج ندارد. [۸]
خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۴۱۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۶ - جایگاه عملفراهم ساختن اسباب که "توفیق" نامیده میشود، یا برهم زدن اسباب که "سلب توفیق" نام دارد، نتیجه اعمال خود انسانها است. [۱۰]
سبحانی، جعفر، منشور جاوید قرآن، ج۳، ص۱۴۸-۱۶۴.
۷ - پانویس۸ - منبع• علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیات هدایت و اضلال». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. ردههای این صفحه : دیدگاه های کلامی امام خمینی
|